عشق به خدا
حکیمان اذعان کرده اند که هیچ افریده ای بیگانه ا ز محبت نیست چرا که قوام ونظام موجودات عالم به محبت محبت فطری و غریزی است که درمیان انان ثابت است وهمه انان نوعی عشق ومحبت به یکدیگر دارند;چرا که:
سر حب ازلی بر همه اشیا ساری است ورنه برگل نزدی بلبلبیدل فریاد
اسباب وانگیزه های عشق ومحبت در ادمی متعدد وگوناگون است;محبت انسان به خودوفرزند وهمسرو مال وثزوت- بستگان- دوستان- دین وایین-خداوپیامبرو... با یک انگیزه ویکسان نیست ونوسان وتنوع محبتها به نوعی از حقیقی و مجازی بودن انها سرچشمه می گیرد. محبوب انسان هرچه از حسن وبقای بیشتری برخوردار باشد عشق ومحبت نیز حقیقی تر وبادوام تر خواهد بود.نتیجه ی چنین محاسبه ای ان است که محبوب ومعشوق واقعی چیزی جز ذات مقدس احدیت نیست و نباید باشد ومحبوب های در صورتی قابل عشق ورزی ومحبت هستند که درراستای محبت واقعی قرار گیرند و جملگی رنگ وبوی عشق الهی داشته باشند وگرنه تصنعی ودروغین ومجازی اند.
قافله ی یاشتیاق رهرو کوی تواند قبله ی مردان عشق درهمه جا روی توست
مردم خاکی نی اند واقف اسرارعشق انکه گل باغ دید بلبل خوشگوی توست
قران مجید معیارونشان عشق واقعی راایمان به خدا دانسته است.بسیجیان ار این تبارند ودرراستای عشق به خدا النچه را خدایی است ومنسوب به خداست دوست دارند و هرچه وهر که خدایی تر باشد نزدشان محبوب تر است خواه فرشته یا انسان باشد.
عشق به خدا اکثیر کمیابی است که چون اتش سوزان ظاهر وباطن بسیجی را دگرگون می کند وبه گونه ای شیدایش می سازد که برای وصل به محبوب سر از پا نمی شناسد. برای شناسایی این ناشناسان نشانه های چند است از جمله:
1- پیروی از دستورات خدا
2- پرستش عاشقانه
3- اطاعت از پیامبر
4- هزینه ی ثروت در راه محبوب
5- فداشدن درراه معشوق
اگر باز هم از این نوع مطالب خواستید یا در موارد دیگر مطلب خواستید در نظرات شرح دهید.مدیر وبلاگ
به ماهر روز سر بزنید ضرر نمی کنید.